Freitag, 12. Februar 2016

مردم ایران در انقلاب ۵۷ از ماهیت آخوندهای مرتجع آگاهی نداشتند

مردم ایران در انقلاب 57 از ماهیت آخوندهای مرتجع  آگاهی نداشتند و به آسانی با وعده و وعیدهای دروغین شان  در دام و تله  افتادند . اما پس از گذشت چند دهه و باز شدن مشتهایشان و ظلم و جنایتی که روا داشتند  از آنها متنفر شدند و با دیدگاه جدیدی به تاریخ معاصر ایران بخصوص از زمان مشروطه به بعد چشم دوختند و تعبیر و تفسیرهای پر از تحریف و سانسور حکومتی را که روز و شبها در بوقها می دمیدند به دور ریختند
آقای نوری زاد نیز در فراز و فرودهایی که در زندگی داشته اند و تجربیات شخصی دیدگاهش نسبت به گذشته تغییر کیفی کرده است و با زبان رسا گفته است که :  من یک پوزشخواهی بزرگ به پیشگاه رضا شاه کبیر و فرزندش بدهکارم. که سالهای سال در باره ی این دو ، آنگونه می اندیشیدم که حنجره ی پر فریب بسیاری از آخوندها بر می آورد باید یادآور شد که تنها مردم عادی نبودند که بخاطر عدم درک و شناخت صحیح از آخوندها گمراه شدند ، در این میان نیروهای رادیکال و چپ هم بهتر از مردم عادی نبودند آنها هم  اکثر دیدگاههایشان وارداتی و کلیشه ای بود و درکی  رئالیستی به  تاریخ معاصر ایران نداشته اند و بیشتر به شعر و شعار پرداخته اند تا برخوردی دینامیک و علمی  بسیاری از آنها هنوز از دیدگاههای خود دفاع میکنند اما بعضی از آنها مانند دکتر اسماعیل خویی تلقی دیگری از تاریخ  معاصر ایران  دارند و معتقدند که حتی خمینی هم  اگر روی کار نمی آمد این نیروهای چپ بهتر از آخوندها نبودند و چه  بسا ظلم و جنایاتی بیشتر و  وحشتناکتر بر  مردم روا می داشتند

آخوندها در این سالها تا توانسته اند بر سر پهلوی ها کوفته اند تا بساط کشورخواریِ خود را بیارایند. رضا شاه با همه ی سوادی که نداشت، و با همه ی تلخکامی هایی که در کارش می پیچید، و با همه نداری ها و تهی دستی هایی که سفره ی سرانه ی کشور را به هیچ می فسرد، بسیار فراتر از ترازِ متداولِ شخصیت هایِ همطراز خود درخشیده است. ما اسلام زده های این نظام اینجوری، که معمولاً به نبوغ دانشمندان و انسان های نابغه خیره می شویم و تحسین شان می کنیم، به سرعت از خیره شدن به نبوغ رضا شاه در فراهم آوردنِ مقدراتِ اقتدارِ مرکزی و یکپارچه کردن کلیتِ کشور رو بر می گردانیم و برای کوفتنِ او و فرزند برومندش بر جزییاتی سر فرو می بریم که هزار هزار ناجور تر و ناجوانمردانه تر و وحشیانه ترش در همین نظام اسلامی دست بدست شده و می شود در روز روشن رضا شاه  آن مرد بی سواد، بقدرِ همه یِ عمرِ همه یِ آخوندهایِ همه یِ تاریخ، به رواجِ سواد و آگاهی در این سرزمین مدد رسانده است. خدمتی که رضا شاه به ایران و ایرانیان کرد، در سالهای پس از انقلاب اسلامی در ناجوانمردانه ترین شکل ممکن به هیچ گرفته شد. بی آنکه آخوندها به رخ بکشند که اگر تختی و بختی یافته اند، از برکت زحمت های آن مرد بزرگ بوده است وگرنه حتماَ کشور به چند پارگی در افتاده بود و معلوم نبود ایران را در کجای این چند پارگی باید جست

 

 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen