Montag, 29. Februar 2016

جمهوری اسلامی ، سکس

از زمان انقلاب ۳۶ سال می گذره و یک نسل جوان ۱۵ تا ۳۶ ساله محصول انقلاب اسلامی پدیدار شدند که نه رژیم شاه را دیده بودند و نه کاباره و روسپی خانه و روسپی گری را این جوانان از اول با کتابهای دینی و قرآن تربیت شدند و روزی نبوه یک آخوند از سیمای میلی در جهت دین و عفاف و از این جور حرفها سخن سرایی نکرده باشد
ولی چیزی که الان موجود است خیل عظیم دختران و زنان هست که علنا عکس و قیمت خودشون را در فیس بوک به اشتراک می گذارند و به اتفاق همگی خواهان شارژ ایرانسلی هستند که از تولیدات سپاه است  به یاد حرف احمدی نژاد افتادم که قول داده بود که ۲.۵ میلیون شغل ایجاد کند پس بهترین و کم هزینه ترین شغل همین مورد روسپی گری و سکس است
 

Sonntag, 28. Februar 2016

سید علی ماند و حوضش

رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل می‌دهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست

معنای سیاسی این جمله که علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی صبح روز ۲۸ بهمن ۹۴ گفت، مشابه همان سخنی بود که صبح ۲۹ خرداد ۸۸ در خطبه های نماز جمعه تهران ایراد کرد: «نظر آقای رییس جمهور [محمود احمدی نژاد] به نظر بنده نزدیک تر است.»
صبح ۲۸ بهمن ۹۴ علی خامنه ای دوباره بازیگر انتخابات شد؛ در قامت یک رقیب، مانند انتخابات ۸۸. جمله اش شعار انتخاباتی اصول گرایان را ساخت: «فهرست انگلیسی»
ریشه فهرست سلبی در مجلس خبرگان رهبری به انتخابات ۸۵ باز می گردد؛ حامیان «محمدتقی مصباح یزدی» فهرست «نه این و نه آن» دادند و گفتند به همه رای می دهیم جز اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی. از قضا، حسن روحانی در آن زمان از نخستین کسانی بود که گفت چنین روش هایی تخریبی است ولی ۹ سال بعد حامیانش این تاکتیک را علیه مهم ترین دشمنان سیاسی هاشمیءروحانی به کار گرفتند. سیاست، میدان منافع است
بازی خامنه ای ساده بود؛ او تاکتیک حذف «مثلث جیم» (احمد جنتی، محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی) را که از دل گفت و گوهای مجازی حامیان حسن روحانی جوشیده بود، «توطئه انگلیسی» خواند تا از دشمن نمایی به عنوان یک ابزار تخریبی علیه طیف هاشمیءروحانی استفاده کند؛ موشک علیه موشک
شمشیر سیدعلی اما دو دم بود؛ اتهام «فهرست انگلیسی»، خشم هاشمی و اجماع حامیان دولت را برانگیخت. رمز عملیات آن ها «۱۶+۳۰» بود که توسط محمد خاتمی خوانده و بارها تکرار شد و شد آن چه که نباید می شد
قصه اما حذف یا تحقیر استوانه های تندرو نیست، داستان فروپاشی یک لشگر است. هوس لشگرسازی در علی خامنه ای از تیرماه ۷۸ گل کرد؛ آن گاه که گفت:«]برخی[ از درون خیمه انقلاب اسلامی، علامت و چراغ سبز برای دشمن می فرستند.»
اما برخی دیگر جمع شدند تا از درون خیمه خامنه ای برای دشمن «چراغ قرمز» بفرستند؛ جمعی ۴۰ نفره که ایده نخست آن ها احیای «حزب جمهوری اسلامی» بود
این ایده پذیرفته نشد ولی خامنه ای اصل حرکت آن ها را تایید کرد. به این ترتیب، خانه اول آن ها شد «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی». نخستین گل این درخت را در انتخابات شورای شهر تهران چیدند؛ سال ۸۱. شورایی که به تعبیر خامنه ای، شهردار منتخبش «بوی خوش خدمت» می داد
پرچم این گروه دست «آبادگران ایران اسلامی» بود که دومین گُردان مهم لشگر خامنه ای محسوب می شدند. اصول گرایان و آبادگران گل دوم را در مجلس هفتم چیدند به زور ردصلاحیت همه اصلاح طلبان
خامنه ای در سال ۸۶ مجلس هفتم را به درختی محکم و ماندگار تشبیه کرد که در سنگلاخ رویید و سخنان «غلامعلی حدادعادل»، رییس وقت آن مجلس را «بیانات شیرین و خوش لفظ و معنای» خواند و او را ستود
اما دو سال پس از یافتن «ژنرال حدادعادل»، او در پاستور ژنرال دیگری یافت: «محمود احمدی نژاد»؛ همان مردی که «بوی خوش خدمت و انقلابی گری» می داد، سوم تیر ۸۴
خامنه ای تابستان ۸۴ در نخستین دیدار با هیات دولت جدید، از «فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر» گفت و فرمان پیش‌روی داد. بالادست این دو ژنرال، دو فرمانده دیگر ایستاده بودند: «محمدتقی مصباح یزدی» و «احمد جنتی». آن ها از امداد غیبی می گفتند و معجزه احمدی نژاد. پیش یا پس از رهبر به «جمکران» می رفتند و رویاهای عصر ظهور را مرور می کردند
در میدان سیاست این روزگار، گردان آبادگران ایران اسلامی از هم فروپاشیده بود ولی گردان های تازه داشتند ظهور می کردند؛ «جبهه پیروان خط امام و رهبری»، «جبهه پایداری انقلاب اسلامی»، «جبهه متحد اصول گرایان» و... . به تعبیر خامنه ای، «عصر رویش» بود
ماه عسل ژنرال ها در مجلس هشتم تمام شد. یاران شکست خورده احمدی نژاد با علی لاریجانی ائتلاف کردند تا حدادعادل رییس مجلس نشود. تندروهای زخم خورده، جریان انحرافی دولت محمود را افشا کردند و مرزها خونین شدند. خامنه ای در کودتای انتخاباتی تابستان ۸۸، زودتر از حد موعود پیروزی ژنرال محمود را جشن گرفت و به معترضان هم گفت اگر به جنتی اعتماد نکنید، به هیچ کس نمی توانید اعتماد کنید
فرمان سرکوب شورش های ۸۸ را ژنرال های نظامی و قضایی اجرایی کردند تا خاطر رهبری آرام گیرد. سربازها با نمایش ۹ دی و ژنرال ها با حصر موسوی و کروبی، گفتند پر و بال فتنه را چیدیم. عصر ظهور عمارها بود؛ سربازانی که خون شان از شنیدن «مجتبی بمیری، رهبری را نبینی»، به جوش آمده بود ولی می خواستند بگویند: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند.»
نمایش آن ها به مجوز وسیع تر برای حضور در سیاست منجر شد. سپاه که از همان سال های واپسین دولت خاتمی، ترکتازی در اقتصاد را شروع کرده بود و در دوران احمدی نژاد به اسم انقلاب «اجرایی شدن اصل ۴۴»، به تحکیم پایه های اقتصادی خود مشغول بود، ۶۶ نماینده وابسته به خویش در مجلس نهم فرستاد تا سیاست ایران، نظامیءامنیتی تر از هر زمان دیگر شود؛ طعم مورد علاقه آقا
اما در روزگار اوج نمایش «وحدت علیه فتنه»، در درون اردوگاه رهبری، جنگ کماکان مغلوبه بود. زخم جریان انحرافی چون خوره بر تن احمدی نژاد افتاده بود و او بیش از هاشمی، علی لاریجانی را ریشه فتنه علیه خود می دانست و هم چنین «صادق لاریجانی» را
صادق لاریجانی و محمد یزدی، دو ژنرال مهم پس از ۸۸ بودند. مهم ترین ماموریت آن ها، ایستادن در مقابل هاشمی رفسنجانی بود در ماجرای دانشگاه آزاد، پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی و ریاست مجلس خبرگان؛ ماموریت هایی که یک به یک با موفقیت اجرا شدند
شوک بزرگ تر به لشگر خامنه ای اما بهار ۹۰ وارد شد؛ خانه نشینی ۱۲ روزه احمدی نژاد. مصباح یزدی که حال دشمن محمود شده بود، بساط جبهه پایداری را پهن کرد تا از سردرگمی سوم تیری ها بکاهد. البته این تنها جدال این دو نفر نبود، همه علیه هم شده بودند. دوگانه های «مصباحءجریان انحرافی»، «لاریجانیءاحمدی نژاد»، «لاریجانیءحداد»، «احمدی نژادء قالیباف»، «جبهه پایداریءلاریجانی»، «مهدوی کنیء مصباح یزدی» و حتی «محمد یزدیءمصباح یزدی»، تن اصول گرایان را کاردآجین کرده بود و لشگر خامنه ای را فروپاشیده تر از هر زمان دیگر
آخرین ژنرال آن ها، «سعید جلیلی بود»؛ دیپلمات خسته ای که در جدال سنگین انتخابات ۹۲ با آپرکات «علی اکبر ولایتی»، ناک اوت شد تا به همان سرعتی که به صحنه آمده بود، صحنه را ترک کند
خامنه ای پس از شکست به او گفت نخ تسبیح چهار میلیون رای دهنده باش ولی ژنرال جلیلی ناتوان تر از این حرف ها بود
۱۶ سال پس از ۷۸، از میان هفت ژنرال مهم خامنه ای، غلامعلی حدادعادل با رای مردم تهران از مجلس اخراج شده است؛ پس از ۱۶ سال حضور در مجلس. احمد جنتی پس از ۳۳ سال و محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی پس از ۲۵ سال حضور در مجلس خبرگان رهبری، اعتبارترین چهره های انتخابات پنجمین مجلس خبرگان رهبری شدند. سعید جلیلی در افق محو شده است و محمود احمدی نژاد خواب بازگشت را هم نمی بیند. تنها صادق لاریجانی مانده است و عمله قضایی و نظامی اش
در میدان سیاست، جمع اصول گرایان فروپاشیده، جمعی به حاشیه رفته، جمعی هوادار حسن روحانی شده و «رهروان ولایت» به لیست خاتمی رفته اند. بوی نعش جبهه پایداری همه را آزار می دهد؛ مانند بوی فساد حلقه احمدی نژاد. نخ تسبیح سعید جلیلی پاره شده، اعتبار جامعه مدرسین مخدوش شده و...
تبعات فاجعه لشگرسازی خامنه ای در دنیای سیاست دست کمی از تبعات هوس های هسته ای نداشت؛ آن جا تحریم بود، خسارت و انزوای بین المللی، این جا حصر شد، زندان و انزوای مردمی. او اینک به همان سان که به تماشای ریختن سیمان در قلب رآکتور اراک و جمع کردن بساط برنامه هسته ای نشست، اینک به تماشای شمارش آرای هاشمی رفسنجانی نشسته است و جمع شدن بساط دلواپسان

سیدعلی خامنه ای اکنون به سال ۷۸ بازگشته است؛ نقطه صفر سیاست ورزی، خودش و حوضش

Samstag, 27. Februar 2016

 یکی از مزدوران رژیم  در تهران که نقش موثری در سرکوب و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان داشته را معرفی می نمایم  بعد از واقعه انتخابات تعداد زیادی از بچه های مبارز دانشگاه بدست این فرد بازداشت و تحویل نیروهای امنیتی شدند

نام : امیر
نام خانوادگی : دارابی
محل زندگی  : تهران
آدرس : تهران. میدان ونک.انتهای خیابان برزیل شرقی  بعد از دیوان محاسبات بن بست لاله  پلاک۳
تلفن : ۰۹۱۶۶۶۵۸۰۷۲
عضو فعال نیروهای سرکوبگر
محل ماموریت مزدور : تهران
این مزدور پلید باعث اخراج و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاهها شده است دوستان زیادی از بچه های جنبش تایید کردند که مورد تهدید و ارعاب از سوی این مزدور قرار گرفته اند
اگر اطلاعات بیشتری از این این مزدور پلید دارید برایم بفرستید
فاطمه اولادی
 
 

Montag, 22. Februar 2016

مزدور وابسته به انصار حزب الله مشهد جعفر اکبر زاده



 نام: جعفرفامیل: اکبرزاده
شغل: فروشنده مصالح ساختمان و یکی از مداحان مشهد در هیئت الحسین مشهد
آدرس محل زندگی این مزدور :مشهد مقدس ، بلوار کلاهدوز ، کلاهدوز ۳۵
آدرس فرشگاه مصالح ساختمانی این مزدور : مشهد مقدس ، میدان توحید ، به سمت سه راه کاشانی ، خیابان موحدین ، نبش موحدین ۱ ، مصالح ساختمانی اکبرزاده
این مزدور یکی از لباس شخصی های معروف مشهد و به گفته برخی از افراد از ارکان اصلی دستور حمله به معترضان مشهدی میباشد..این مزدور با حمید استاد (که در بخش مزدوران مشهد معرفی شده است ) دوست و رفیق میباشد
بیشتر مداحی های این مزدور در مسجد مقبره واقع در 4 راه شهدا مشهد میباشد.همان مسجدی که محل تجمع انصار حزب ا… مشهد ( حمید استاد ) برای برنامه ریزی و مقابله با تجمعات می باشد
پدر این مزدور حاج محمود اکبرزاده میباشد




حاج محمود اکبرزاده رییس و مسئول مداحان اهل البیت مشهد و یکی از مسئولین صنف مصالح ساختمانی مشهد میباشد
این مزدور و خانواده اش با خامنه ای دیکتاتور رابطه مستقیم دارند تا حدی که وقتی اخیرا یکی از فرزندان حاج محمود کبرزاده مزدور از دنیا رفته است مستقیما از دفتر خامنه ای دیکتاتور برای خانواده این مزدور پیام تسلیت فرستاده شده است
همچنین چند بار با پدر ایشان از طریق شبکه سراسری و استانی و روزنامه ها در حمایت از خامنه ای مصاحبه گرفته اند و نیز پدر این مزدور در جمع شاعرانی که به بیت خامنه ای میروند همواره حضور مستمر دارد
به گفته برخی از افراد , خامنه ای دیکتاتور برای تشکر از حمایتهای این خانواده مزدور از خودش به آنها یک بنا ساختمانی بزرگ در مشهد که قبلا حسینیه بوده به عنوان هدیه اعطا کرده است
و نیز این خانواده به خاطر ولایت مدار بودنشان صاحب چندین سوله بزرگ حاوی مصالح ساختمانی هستند

لطفا در اسرع وقت هر مشخصاتی كه از مزدوران داريد را برای اطلاع رسانی به من خبر دهید
فاطمه اولادی
 

Freitag, 19. Februar 2016


مزدوران شهر نيشابور


با سلام
قصد دارم یکی از مزدوران رژیم رو که نقش موثری در سرکوب و بازداشت تعداد زیادی از دانشجوهای دانشگاه آزاد نیشابور داشته را معرفی نماییم . بعد از واقعه انتخابات تعداد زیادی از بچه های مبارز دانشگاه بدست این فرد بازداشت و تحویل نیروهای امنیتی شدند



نام : نوید نام خانوادگی : کمالی
محل زندگی اصلی : کردستان
محل زندگی در نیشابور : حوالی دانشگاه آزاد سما
عضو فعال نیروهای سرکوبگر بسیج

محل ماموریت مزدور : دانشگاه های دولتی و آزاد شهرستان نیشابور – حوزه بسیج دانشجوی دانشگاه آزاد نیشابور 
بنا به اطلاعاتی که دوستان عضو جنبش سبز نیشابور به اطلاع ما رسانده اند این فرد مسئول شناسایی دانشجویان فعال سیاسی و سازماندهی گروه های سرکوب دانشجویی تحت نام بسیج دانشجویی است
در جریان وقایع بعد از انتخابات این فرد از عوامل تشدید فضای امنیتی در دانشگاه های نیشابور به شمار می رود .
گزارش فعالیتهای او بعد از شناسایی وبلاگها و صفحه شخصی فیس بوک این مزدور به گوش من و تعداد زیادی از دوستان رسید و بعد از تحقیق زیاد به اعمال پلید او پی بردیم
این مزدور پلید باعث اخراج و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه های شهرستان نیشابور شده است
دوستان زیادی از بچه های جنبش تایید کردند که مورد تهدید و ارعاب از سوی این بسیجی مزدور قرار گرفته اند و حتی یکی از دختران فعال جنبش را در جلو اساتید و دانشجویان با باتوم مورد ضرب و شتم قرار داده است و دانشجوهایی که قصد مداخله داشته اند توسط سایر بسیجیان دانشجونمای مزدور مضروب شده اند
از تمام دوستان مبارز دعوت می کنم
برای دیدن مطالب توهین امیز و سراسر تهدید و ارعاب این مزدور می توانید به آدرسهایی که دوستان شکارچی از این مزدور در اینترنت بدست اورده اند مراجعه کنید
reshadat.blogfa.com
facebook.com/navidkam
nkamali.ir و 
iaccc.co.cc
ازآنجایی که یکی از وبسایتهای دانشگاه آزاد اسلامی از او به عنوان یک کارشناس مسائل امنیتی حوزه اینترنت نام برده پس به احتمال زیاد و با توجه به اطلاعاتی که ما بدست آورده ایم از عوامل اطلاعات سپاه می باشد که وظیفه نفوذ به وبسایتهای مبارزین و شناسایی نیروهای اهل قلم جنبش را دارند
امثال این مزدور کثیف در دانشگاههای نیشابور زیادند که حاظرند به خاطر پول هر کار کثیفی انجام دهند. ما و کلیه برادران مجاهد عملیات پاکسازی شهر را از این یاغیان مزدور از کوچک به بزرگ شروع کرده ایم و به زودی این افراد را دادگاه مردمی محاکمه و اعدام خواهیم نمود
به امید ایرانی آزاد

لطفا در اسرع وقت هر مشخصاتی كه از مزدوران شهر نيشابور داريد را برای اطلاع رسانی به من خبر دهید
فاطمه اولادی

Freitag, 12. Februar 2016

مردم ایران در انقلاب ۵۷ از ماهیت آخوندهای مرتجع آگاهی نداشتند

مردم ایران در انقلاب 57 از ماهیت آخوندهای مرتجع  آگاهی نداشتند و به آسانی با وعده و وعیدهای دروغین شان  در دام و تله  افتادند . اما پس از گذشت چند دهه و باز شدن مشتهایشان و ظلم و جنایتی که روا داشتند  از آنها متنفر شدند و با دیدگاه جدیدی به تاریخ معاصر ایران بخصوص از زمان مشروطه به بعد چشم دوختند و تعبیر و تفسیرهای پر از تحریف و سانسور حکومتی را که روز و شبها در بوقها می دمیدند به دور ریختند
آقای نوری زاد نیز در فراز و فرودهایی که در زندگی داشته اند و تجربیات شخصی دیدگاهش نسبت به گذشته تغییر کیفی کرده است و با زبان رسا گفته است که :  من یک پوزشخواهی بزرگ به پیشگاه رضا شاه کبیر و فرزندش بدهکارم. که سالهای سال در باره ی این دو ، آنگونه می اندیشیدم که حنجره ی پر فریب بسیاری از آخوندها بر می آورد باید یادآور شد که تنها مردم عادی نبودند که بخاطر عدم درک و شناخت صحیح از آخوندها گمراه شدند ، در این میان نیروهای رادیکال و چپ هم بهتر از مردم عادی نبودند آنها هم  اکثر دیدگاههایشان وارداتی و کلیشه ای بود و درکی  رئالیستی به  تاریخ معاصر ایران نداشته اند و بیشتر به شعر و شعار پرداخته اند تا برخوردی دینامیک و علمی  بسیاری از آنها هنوز از دیدگاههای خود دفاع میکنند اما بعضی از آنها مانند دکتر اسماعیل خویی تلقی دیگری از تاریخ  معاصر ایران  دارند و معتقدند که حتی خمینی هم  اگر روی کار نمی آمد این نیروهای چپ بهتر از آخوندها نبودند و چه  بسا ظلم و جنایاتی بیشتر و  وحشتناکتر بر  مردم روا می داشتند

آخوندها در این سالها تا توانسته اند بر سر پهلوی ها کوفته اند تا بساط کشورخواریِ خود را بیارایند. رضا شاه با همه ی سوادی که نداشت، و با همه ی تلخکامی هایی که در کارش می پیچید، و با همه نداری ها و تهی دستی هایی که سفره ی سرانه ی کشور را به هیچ می فسرد، بسیار فراتر از ترازِ متداولِ شخصیت هایِ همطراز خود درخشیده است. ما اسلام زده های این نظام اینجوری، که معمولاً به نبوغ دانشمندان و انسان های نابغه خیره می شویم و تحسین شان می کنیم، به سرعت از خیره شدن به نبوغ رضا شاه در فراهم آوردنِ مقدراتِ اقتدارِ مرکزی و یکپارچه کردن کلیتِ کشور رو بر می گردانیم و برای کوفتنِ او و فرزند برومندش بر جزییاتی سر فرو می بریم که هزار هزار ناجور تر و ناجوانمردانه تر و وحشیانه ترش در همین نظام اسلامی دست بدست شده و می شود در روز روشن رضا شاه  آن مرد بی سواد، بقدرِ همه یِ عمرِ همه یِ آخوندهایِ همه یِ تاریخ، به رواجِ سواد و آگاهی در این سرزمین مدد رسانده است. خدمتی که رضا شاه به ایران و ایرانیان کرد، در سالهای پس از انقلاب اسلامی در ناجوانمردانه ترین شکل ممکن به هیچ گرفته شد. بی آنکه آخوندها به رخ بکشند که اگر تختی و بختی یافته اند، از برکت زحمت های آن مرد بزرگ بوده است وگرنه حتماَ کشور به چند پارگی در افتاده بود و معلوم نبود ایران را در کجای این چند پارگی باید جست

 

 

Freitag, 5. Februar 2016

نظام يعني آقا

عیسی سحرخیز
آن چه که كارشناسان وزارت اطلاعات و ماموران سپاه در جايگاه بازجو در سلول هاي انفرادي مي گفتند و در اتاق هاي دربسته ی استنطاق دائم تاکيد مي کردند، حالا شده است فتوای آيت الله خامنه اي و توصیه ی مسوولان بيت رهبري
در پي سخنان نوروزی رهبري در مشهد، حالا رئیس دفتر آقاي خامنه اي در مراسم عمامه گذاری طلاب در زادگاه خود در تبيين این سخنان جهت دار ولي فقيه تصريح کرده است که نظام يعني رهبري و رهبري يعني نظام؛ منتقد ولی فقیه، يعني منتقد نظام؛ نه کلمه اي بيش و نه کلمه اي کم  لابد با این استدلال است که حکم قضايي آن هایی که به ولایت مطلقه ی فقیه باورندارند یا گفتار و كردار مساله دار و مساله ساز رهبر جمهوری اسلامی را زیر سوال می برند، حبس است يا حصر و محل زندگي شان زندان يا بازداشتگاه خانگي. در كنار اين افراد متهمان گوناگوني از عاليترين مقام ها و مسوولان پيشين جمهوري اسلامي تا مردم عادي و كوچه و خيابان قرار دارند كه به دليل ممنوع الخروج بودن قادر به هجرت و جلاي وطن نيستند يا حتي ترک تابعيت
 دست کم در رژیم استبدادی شاهنشاهی، محمد رضا شاه حکم صادر می کرد که اگر حکومتِ ما را نمي پسنديد و حاضر نیستید به عضویت حزب فرمایشی رستاخيز درآئید، آزاديد كه پاسپورت بگيريد و از ايران برويد. اما اکنون در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه ی فقیه اين حد از اختيار و آزادي هم وجود ندارد، به گونه اي كه برخلاف مفاد قانون اساسي و حقوق شهروندي ايران و كنوانسيون هاي بين المللي و حقوق بشر، نه تنها براي مخالفان و منتقدان آقای خامنه ای پاسپورت صادر نمي کنند، بلکه اگر آن ها از قبل هم پاسپورتي در اختيار دارند آن را ماموران انتظامي و امنيتي در مبادي ورودي و خروجي کشور به زور مي ستانند تا امکان رفتن از ایران را نداشته باشند يا ديگران از عاقبت كار آن ها عبرت بگيرند و هوس نكنند كه به ميهن خويش بازگردند اين همان سياستي است که "حفظ بيضه ي اسلام" را اوجب واجبات مي داند و مي خواند و در جهت تحقق و تحميل اين باور در جامعه به توصيه ی ماکياول به هر وسيله ي ممکني تمسک مي جويد تا حرف خود را به کرسی نشاند و به زور اثبات کند که مهم‌ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگ‌ترین معروفها و نهی از بزرگ‌ترین منکرها. بزرگ‌ترین معروفها در درجه‌ی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی... نقطه‌ی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها.... تضعیف نظام اسلامی منکر است  همان چه كه محمد محمدی‌گلپایگانی در بيان اين مقصود به نقل از رهبر جمهوري اسلامي عنوان کرده : "امروز بزرگترین معروف، حفظ نظام جمهوری اسلامی و بدترین منکر، مخالفت با نظام اسلامی است
 كارشناسان وزارت اطلاعات، ماموران سپاه و مسوولان دادستاني شش سال، در جريان دستگيري هاي گسترده ي پس از انتخابات خرداد ٨٨ در اوين همين مسائل را در قالب تهديد و تحبيب مطرح مي كردند و احتمالا اكنون نيز در اتاق هاي دربسته بر اين نظر پافشاري مي كنند اما نكته ي طنزآميز ماجرا آن جاست كه وقتي در قبال اين ادعا تذكر داده مي شد پس چرا در اين شرايط در كيفرخواست، هم "توهين به رهبري" را گنجانده ايد و هم "تبليغ عليه نظام" را، حاضر نبودند اين دو مورد را تجميع كنند يا دست بازپرس و قاضي را براي اجراي قانون باز بگذارند، چون خوب مي دانستند كه حكم سه سال زندان خود به خود دو سال تقليل خواهد يافت بر خلاف آن چه كه بالاترين مقام ديني و سياسي ايران ادعا و مسوولان بيت رهبري تبليغ مي كنند، نص قرآن و متن نهج البلاغه قرائت ديگري از امر به معروف و نهي از منكر را عرضه مي كند و راه دیگری را در برابر امت و ملت قرار می دهد، همانگونه كه سیره ی نبوی و شیوه ی حکومت امام علی (ع) نيز خلاف آن را نشان مي دهد به عنوان نمونه، آن گاه که امیرالمومنین توصیه به رعایت ‌امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و شیوه ها و مراتب آن را در نهج‌البلاغه مورد توجه قرار می‌دهد، تاکید دارد: "همه‌ی اعمال نیکو و جهاد در راه خدا در پیش ‌امر به معروف و نهی از منکر نیست، مگر آب دهان‌انداختن در دریای پهناور (چون قوام اسلام به‌امر به معروف و نهی از منکرمی‌باشد)... و نیکوترین ‌امر به معروف و نهی از منکر، گفتن یک سخن حق و درست است نزد پادشاه ستمگر که آن سخن او را از ستمی‌ دور کند ‌یا به خیر و نیکی وادارد این در حالی است که آن هایی که شیوه ی نعل وارونه زدن را برگزیده و این جا و آن جا بیان می دارند تا شاید چند صباحی بیشتر حکمرانی کنند، هدف اصلی شان از ترویج این سخنان معادل گرفتن "نظام با آقا" است تا از این راه در جامعه بساط نقد و انتقاد از حاکم و حکومت را برچینند و این تفکر را تعطیل کنند که بهترین کار در این برهه بیان "کلمه عدل عند ‌امام جائر" است. در واقع آن ها می خواهند کاری کنند تا دیگر هیچ کس جرات نکند که بگوید در جمهوری اسلامي نیکوترين امر به معروف و نهی از منکر "گفتن سخن حق و درست نزد پادشاه ستمگر" است، چون با حرف آیت الله خامنه ای نمي خواند روی دیگر سکه آن است که بتوان با استناد به چنین فتواهایی، پس از شش سال کماکان منتقدان حکومت را به اتهام "اقدام عليه امنيت ملي" در حبس و حصر نگاه داشت، تنها به این جرم که حمایت آشکار ولي فقيه را از محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ را زیر سوال بردند و بسياري از آن ها همانند رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی، به درستي پیش بینی کردند که پیامد این کار چیزی جز بسط گسترش فساد و تباهی در جامعه نخواهد بود؛ آن چه این روزها مردم ایران هر روز شاهدش هستند و چون از سر اتفاق پرده ها كنار مي رود گوشه هایی از اين فجايع افشا می گردد این همان اصلی است که امام علی در خصوص فراهم شدن زمينه هاي فروپاشی بساط نظام هاي غيرمردم سالار و فروریختن بنیان های جامعه هاي غيرمردمي بيان كرده است: "روزگاری برای مردم خواهد ‌آمد که در آن مقرب نیست، مگر سخن‌چین نزد پادشاه؛ وزیر خوانده نشود، مگر بدکار دروغگو؛ و ناتوان نشمارند مگر شخص باانصاف و درستکار را... پس در آن هنگام پادشاه (در فرمان‌فرمایی) به مشورت و کنکاش با کنیزان (زن‌های بی‌سرو پا) و حکمرانی کودکان (جوانان شهوتران بی‌تجربه) و‌اندیشه‌ی خواجه‌سراها (مردهای نالایق و پست) مشغول می‌باشد نکته ی جالب این جاست که آن بدکاران دروغگو که با شیوه ی "بگم، بگم!"، با شیطنت و شیادی رقبای درستکار و باانصاف را از صحنه خارج می کردند، اکنون باز دوره افتاده اند تا شاید با رمالی و نوحه خوانی و بيان خواب هاي ساختگي، نماینده ی منتخب ملت را برکنار کنند و با شعار "نظام یعنی آقا"، باز بساط حکمرانی کودکان را در جمهوری اسلامی ایران برپا دارند